میل به خلاقیت / فریده آژیر

میل به خلاقیت / فریده آژیر

میل به خلاقیت در تمام طول تاریخ ودر میان تمام جوامع بشری دیده می شود ،خلق اسطوره ها در فرهنگ های گوناگون بیانگر این میل است .میل به خلق کردن،لذت از آفرینش ومیل به تصاحب مخلوق است،این عواطف در تجربه ما نمایان است .حس لذت بردن ورضایت از فرایند خلاقیت بخشی از همه تجارب ماست ،ممکن است این تجربه یافتن راه حل برای مشکلی باشد .یا نوشتن مقاله ای که درک مارا گسترش داده است ویا ساختن قطعه ای موسیقی ...................

میل به خلاقیت / فریده آژیر

میل به خلاقیت در تمام طول تاریخ ودر میان تمام جوامع بشری دیده می شود ،خلق اسطوره ها در فرهنگ های گوناگون بیانگر این میل است .میل به خلق کردن،لذت از آفرینش ومیل به تصاحب مخلوق است،این عواطف در تجربه ما نمایان است .حس لذت بردن ورضایت از فرایند خلاقیت بخشی از همه تجارب ماست ،ممکن است این تجربه یافتن راه حل برای مشکلی باشد .یا نوشتن مقاله ای که درک مارا گسترش داده است ویا ساختن قطعه ای موسیقی .

ازنقاشی های ماقبل تاریخ درغارها در می یابیم که انسانها از زمان اولیه با استفاده از موادی که در دسترس داشته اند نشانه هایی از خود به جا گذاشته اند،به نظر می رسد که میل به سهیم کردن دیگران در تجارب از طریق ،هنر،موسقی ورقص ویژگی خاص انسان است،گویا انسان با این نیاز به دنیا آمده که عقاید، واحساسات دیگران را بفهمد وبه سبب همین نیازها نماد های فرهنگی مثل هنر های تجسمی ونمایشی پا به عرصه وجود گذاشتند، وما انسانها نیاز داریم ،که افکار واحساسات وتأثرات خودرا بیان کنیم .ازاین روی ما مصرف کنندگان افکار ومصنوعاتی هستیم که حاصل فکر خلاق است، زیراجهان بسرعت در حال تغییر است ،وسرعت این تغییر هرگز به این تندی نبوده، وما نمی دانیم، نسل آینده با چه مسایلی روبرو خواهند شد؛ ولی می دانیم ،برای اینکه با مسایل روبرو شوند ،باید خلاق واهل تخیل باشند، متاسفانه در برخی جوامع فرصت ویا امکاناتی برای شکوفایی استعدادها عملا وجود ندارد، وکودکان نمی توانند، با امرغیر منتظره گاهی کنار بیایند، ویا دانش موجود خودرا به موقعیت های تازه گسترش دهند، ومفاهیم تازه را بیازمایند ،و فکر انعطاف پذیر داشته باشند ،خطر کنند ونوآور باشند ،وبه چالش ها با تخیل قوی واکنش نشان دهند، زیرا فرهنگ ما غالبا راه های خلاقانه وتخیلی وتفکر را که این ویژگی ها را تشویق کند ،بی ارزش شمرده وبرای تفکر منطقی وسیستماتیک ارزش بسیاری قایل است، به تفکر شهودی آن طور که باید هنوزتوجه نشده، همین نشان می دهد ،که یاد گیری نه از طریق تجارب دست اول، بلکه براساس پذیرش درک دیگران حاصل می شود، وسبب می شود ،تا بتدریج وکمتر بتوانیم جهان را با دید خود ببینیم .

وقتی بر جنبه منطقی یادگیری ورشد تاکید می شود، طبعا جنبه های دیگر تفکر انسان نادیده گرفته می شود.